هدیه داغ

کامل ترین و بزرگترین فروشگاه هدیه داغ در شرق تهران

هدیه داغ

کامل ترین و بزرگترین فروشگاه هدیه داغ در شرق تهران

اس م اس و جک

رشتیه پای کامپیوتر جو میگیرتش زنشو (سند تو ال) میکنه


به رشتیه میگن بگو به جون زن و بچم .

میگه: به جون رشت و حومه.


چوپان دروغگو می میره تو قبر میپرسن اسمت چیه؟میگه دهقان فداکار


بچه هه به دنیا میاد یه دستش مشت بوده مشتشو باز می کنن می بینن توش قرص ضد حاملگیه!


میدونی معنی کلمه ی love چیه؟

l : لایق دوست داشتن بودن

o:امیدوار بودن به اینده ای روشن

v : وفا دار بودن در عشق

e: انرزی هسته ای حق مسلم ماست


به رشتیه میگن نظرت در مورد انرژی هسته ای چیه؟

میگه : انرژی هسته ای مثل ناموس می مونه که استفاده صلح امیزش حق مسلم همه ی ماست.


به معتاده میگن فرق تو با ورزشکارها چیه؟

میگه اونا تکنیکی کار میکنن ما پیکنیکی.


غضنفر تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟

میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی.


غضنفر حال نداشته بره حموم جاش یه کپسول چرک خشک کن میخوره.


به یارو میگن چرا زن نمیگیری؟ میگه ای بابا.کی میاد زنش رو بده به ما؟


 یارو کفترشو گم میکنه تو روزنامه اگهی میده بیوه بیوه.......


یارو میره بازار کدو بخره در مغازه که میرسه اسم کدو رو یادش میره میگه: ببخشید اقا گلابی خانواده دارید؟؟؟


غضنفر می‌میره می‌ره اون دنیا، ازش می‌پرسن چی شد مردی؟ میگه داشتم شیر می‌خوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست


به بگور برره میگن یه شعراز خودت در وکن میگه:

دیشب در ماه روی تو را دیده بیدم انگار که ، فضانوردها در ماه ریده بیدند. خوب بید


رشتیه میره خونشون چراغ و روشن میکنه میبینه یکی رو زنش خوابیده، ....دوباره چراغ و خاموش می کنه میگه؟جواب ابلهان خاموشیه


پسر میگه: ببخشید اسم شما چیه ؟

دختر با ادا میگه :عطر گل یاس اسمم ثریا س وبعد از پسر اسمش را می پرسد

پسر میگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه


رشتیه به دوستش میگه : خاک بر سر بی غیرتت کنن....زنم خالکوبی عکس خواهرتو رو شیکم اصغر اقا دیده!!!


رشتیه واسه اینکه به بچه محلاش ضد حال بزنه میره زن ایدزی میگیره!!!


 غضنفر یه سکه میندازه هوا شیر میاد فرار میکنه!


اگه گفتی چرا دو × دو میشه هفت؟ خب چون علم پیشرفت کرده !

اینم اثباتش:

2×2

به دوها یک رقم اضافه میکنیم

<=(2+1)×(2+1)

9=3×3

چون 2 واحد به ضریب ها اضافه کرده ایم در اخر دو واحد از حاصلضرب کم میکنیم.

=> (9-2)=2×2 => 7=2×2


 رفیق غضنفر بابا ش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟اینهمه کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی.

 


قاضی: شکایت شما از این اقا اینه که به شما گفته: احمق ، بیشعور ، نفهم...

شاکی: بله.عین حقیقته.

قاضی:پس اگه عین حقیقته چرا شکایت کردی؟


یه چوب کبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره


غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین!


وقتی زنت خونه نیست چه کار می‌کنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت


گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت


به غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش


غضنفر داشت آب جوش میریخته توی باغچه! بهش میگن: چرا آب جوش میریزی تو باغچه؟؟ میگه: آخه چای کاشتم.


غضنفر عاشق می شه روی در خونش می نویسه بزودی در این محل جشن عروسی برگزار می شود.


دو تا ماشین با هم تصادف می‌کنند. افسر میاد و می‌پرسه: کدومتون مقصر بودید؟ غضنفر میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید .


غضنفر داشت دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم .


قزوینی ها به توالت میگن زورخونه


از یه بسیجیه می پرسن : دو خط موازی چیه ؟ میگه : دو خط موازی دو خطی هستند که هیچ گاه بهم نمیرسن ، مگر به دستور مقام معظم رهبری!


یه روز یه یاروکفتر بازه میشنوه تو قزوین کفتری هستش که با یه بال پرواز میکنه میره و اونو میخره میبره شهر ، خودشون ولی میبینه کفتره بادو بال پرواز میکنه شاکی میشه برمیگرده قزوین پیش فروشندش میگه عوضی ، این که درست پرواز میکنه !!! یارو میگه بالام جان اینجا گزوینه و این کفترم از ترس کونش یه بالشو ، میگیره در کونش و پرواز میکنه .


به یارو میگن یک جمله بگو توش 6 تا بیل داشته باشه میگه: والا نمیدانم هابیل با بیل قابیلو کشت یا قابیل با بیل هابیلو کشت


یه روز یه غضنفر تو جوی اب تف میکنه... میدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره


یه روز غضنفر به زنش میگه بیا هر پنجشنبه بریم پیتزایی بعد زنش میگه نه پنجشنبه دیره بیا هر دوشنبه بریم


غضنفر به زنش میگه سه تا حیوون رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه میگه خودت خواهرت خدا بیامرز مادرت


یارو تو قزوین بوده پولش افتاده بوده زمین....ولی دولا نمیشده برش داره ، یه پیرمرده میاد بهش میگه بالام جان را پولتو بر نمیداری...؟؟ یارو میگه: بابا اینجا قزوینه...خطرناکه...پیرمرده میگه: نه بابا این حرفا ماله قدیمه...اینجا عوض شده. یارو میگه راستی؟؟؟پیر مرده میگه: آره بابا

یارو تا دولا میشه پولشو برداره پیرمرد ..................یارو شاکی میشه میگه:مرتیکه عوضی مگه نگفتی اینجا عوض شده... این کارا ماله قدیمه؟؟؟؟ پیر مرد میگه: خوب بالام جان منم ماله قدیمم دیگ 


راننده اتوبوس نزدیک قزوین میرسه میگه :

همه یه کپی از کوناشون بگیرن میگن چرا؟

میگه اونجا اصلشو پاره  میکنن

..................................................

بچه تهرون با دوست دخترش مشغول کار خیر بوده 

 

 دختره خیلی حال میکنه 

 

میگه: عزیزم...  بعد ازدواج هم اینجوری بهم حال میدی؟  

 

پسره میگه: آره عزیزم... البته اگه شوهرت بیخودی گیر نده!

 

..................................................

می دونید قزوینی ها به برادرزن چی میگن؟

..........

..........

.........

.........

اشانتیون عروس

..................................................

 

دعای دختران دم بخت : شاید این جمعه بیاید شاید

....................................................

 آیا فکر می کنید بی عرضه هستید؟

آیا فکر می کنید به درد هیچ کاری نمی خورید؟؟

 آیا فکر می کنید بی مصرف هستید؟؟به خدا درست فکر می کنید

...................................................

 به ترکه میگن پسرت رکورد شکونده میگه گه خورده من که پولش رو نمیدم

...................................................

  قزوینیه بعد از نمازجماعت به بقیه میگه: بغل دستی: قبول باشه،

 جلویی: حال دادی،

 پشت سری: حالتو میگیرم

.....................................................

به لره میگن: ببخشید شما لرید؟‌ میگه: نه پس انم با این سبیل پهنم

 

....................................................

   لره میخواسته ترتیب گاوشو بده،

  گاوه میگه: ما، ما لره میگه: خفه‌ شو، اول ما، بعد تو

 

..................................................

 لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه

..................................................

 لره بعد از2سال ازسربازی برمیگرده،تو کوچه داداشش رو می بینه

 که ریشش بلند شده و خیلی ناراحته،ازش می پرسه چی شده

 چرا ناراحتی،داداشش چپ چپ نگاهش می کنه وجواب نمیده.

 میره درخونه اون یکی داداشش رو می بینه که

 اون هم با ریشهای بلند وقیافه ناراحت نگا نگاهش میکنه

خیلی نگران میشه،می پرسه چه اتفاقی افتاده؟بابا طوری شده؟اونم

 محلش نمیزاره.میره تو خونه باباشو می بینه که ریشش حسابی بلند شده

وخیلی ناراحته میگه من

می دونم که نه نه طوریش شده باباش با عصبانیت میگه

 پدرسوخته موقعی که

 داشتی می رفتی خدمت ریش تراش رو کجا بردی

 

..................................................

 بچه مثبته از لره میپرسه : آقا ببخشید... خیلی خیلی عذر

 میخوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟

 لره شاکی میشه، میگه: ایجو که تو پرسیدی، اسمم انه

..................................................

 لره میخواسته آتش نشان بشه

 توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره

و اون اطراف

آب نباشه چه کار  میکنی؟ لره میگه: هیچی تیمّم می کنیم

 ..................................................

 

به خوش غیرت میگن توی خونه شما مرد سالاریه یا زن سالاری؟

میگه: هیچکدوم مردمسالاریه


www.photoshayan.blogfa.com

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد